توجه: در صورت اشکال در دانلود آنتی ویروس خود را غیر فعال کرده و سپس دنلود کنید.
توجه: در صورت اشکال در دانلود آنتی ویروس خود را غیر فعال کرده و سپس دنلود کنید.
در اسفند ماه 1392 آقاي سليماني دبير دين و زندگي مدرسه شهيد رجايي آباده 70 نفر از دانش آموزان اين مدرسه را نماز شب خوان كرد.
شما عزيزان را به تماشاي اين ويدئو دعوت ميكنيم ...
با تشكر از تمامي همكاران گرامي
چند روزی میشد که در اطراف کانی مانگا در غرب کشور کار میکردیم. شهدای عملیّات والفجر 4 را پیدا میکردیم. اواسط سال 71 بود. ازدور متوجه پیکر شهیدی داخل یکی از سنگر ها شدیم، سریع رفتیم جلو ، همانطور که داخل سنگر نشسته بود، ظاهرا تیر یا ترکش به او اصابت کرده و شهید شده بود.
خواستیم که بدنش را جمع کنیم و داخل کیسه بگذاریم، در کمال حیرت دیدیم در دست راست او انگشتری است ، از آن جالبتر اینکه تمام بدن کاملا اسکلت شده بود ولی انگشتی که انگشتر در آن بود کاملا سالم و گوشتی مانده بود.
همه بچه ها دورش جمع شدند ، خاکهای روی عقیق انگشتر را پاک کردیم، اشک همه مان در آمد، روی آن نوشته بود " حسین جانم "
منبع : هفته نامه یالثارات 6 مهر ، اکبر شعبانی
طلائیه بودیم ، بیل میکانیکی داشت روی زمین کار میکرد که شهید پیدا شد.
همراهش یه دفتر قطور امّا کوچیک بود، مثل دفتری که بیشتر مدّاحها دارند . برگهای دفتر رو گل گرفته بود . پاکش کردم. باز کردنش زحمت زیادی داشت . صفحه اوّلش رو که نگاه کردم بالاش نوشته بود:
"عمّه بیا گم شده پیدا شده"
راوی : محمّد احمدیان / آسمان مال ماست(کتاب تفحص(صفحه 55)
شهید حاج شیرعلی سلطانی
مسئول تبلیغات تیپ امام سجّاد
نام پدر : امیر
تولّد : 1327 - محلّه کوشک قوامی
شهادت: 1361/1/2 - غرب شوش - عملیّات فتح المبین
محلّ دفن : کتابخانه مسجد المهدی شیراز
***
هم مدّاح بود هم شاعر اهل بیت (ع) میگفت :
"شرمنده ام که من با سر وارد محشر شوم و اربابم بی سر وارد شود ! "
بعد شهادت وصیت نامه اش رو آوردند ، نوشته بود : " قبرم رو توی کتابخونه مسجد المهدی کندم ، سراغ قبر که رفتند دیدند برا هیکلش کوچیکه!
وقتی جنازه اش رو آوردند ، قبر اندازه اندازه بود
اندازه پیکر بی سرش
شهید تقی رفیع مقدّم
گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابی طالب
نام پدر: یدالله
تولّد :1341 - قم
شهادت : 1365/4/10 - کربلای یک مهران
محل دفن: گلزار شهدای علی ابن جعفر - قم قطعه 10 ردیف 6 شماره 474
****
اوّل خودش اومد و گفت: حسین ! خیلی دلم گرفته میخوام برام روضه بخونی . شاید دیگه فرصت روضه گوش کردن نداشته باشم. گفتم: تقی ، برو شب عملیاته خیلی کار دارم .
رفت و باز برگشت . این بار شهید یعقوبی رو آورده بود واسطه . اصرار که فقط چند دقیقه .
سه تایی رفتیم نشستیم پشت سنگر ، گفتم : چه روضه ای بخونم؟ تقی گفت: دلم هوای حضرت عباس (ع) کرده و منم شروع کردم به خواندن .
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ، علمدار نیامد
سقای حرم سیّد و سالار نیامد ، علمدار نیامد
کلی وقت داشتند با همین دو تا بیت حال میکردند . رهاشون کردم به حال خودشون و رفتم.
عملیّات شروع شد . با رمز " یا ابوالفضل العباس(ع) " ، یاد حرف تقی افتادم که گفته بود: " دلم هوای حضرت عبّاس (ع) کرده "
بیسیم زدم وضعیتش رو بپرسم ، گفتند : چند دقیقه پیش شهید شد.
راوی: حاج حسین کاجی از گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابی طالب
او به زبان انگلیسی حرف میزد، آن هم با لهجه آمریکایی رایج در کشور کانادا، وقتی به همان زبان و با خوشرویی جوابش را دادم، نفس راحتی کشید و گفت: ببخشید، آقای علیبن موسیالرضا کجاست؟ میخواهم او را ببینم! به گزارش فرهنگ نیوز ، عنایات ویژه هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت، زمان و مکان نمیشناسد؛ میخواهد مسیحی، یهودی یا مسلمان باشی فرقی نمیکند، چرا که او چراغ هدایت است و فطرتهای پاک را به خوبی راهنمایی میکند، کافی است که از با عمق وجود او را صدا بزنید و او را بخوانید. آنچه که در ادامه میآید شرح حال یکی از این جوانانپاک ضمیر است که با اعجاز رضوی از کانادا راهی مشهد الرضا(ع) میشود تا با محبوب خویش ملاقاتی داشته باشد، این کرامت عجیب از کتاب «کرامات امام رضا از زبان بزرگان» به نقل از حجتالاسلام والمسلمین مهدی انصاری نقل میشود: *همه چیز از جشن میلاد شروع میشود در یک شب سرد زمستانی سال 1372 وارد صحن انقلاب شدم، سرما تا عمق استخوانهای انسان نفوذ میکرد و کمتر کسی در آن شرایط از خانه خود میزد بیرون، صحن هم به طرز کم سابقهای خلوت بود، به دالانی که بین صحن انقلاب و صحن مسجد گوهرشاد وجود دارد وارد شدم، متوجه جوانی با حدود 35 سال سن شدم که چمدان مسافرتی نسبتا بزرگی در دست داشت و از یکی ـ دو نفر چیزی پرسید، ولی انگار آنها نتوانستند جوابش را بدهند. به سوی من آمد و گفت: شب بخیر آقا! به زبان انگلیسی حرف میزد، آنهم با لهجه آمریکایی رایج در کشور کانادا، وقتی به همان زبان و با خوشرویی جوابش را دادم، نفس راحتی کشید و گل از گلش شکفت. ادامه داد: ـ ببخشید! آقای علی بن موسیالرضا، کجا هستند؟ میخواهم ایشان را ببینم. راستش را بخواهید حسابی جا خوردم. پرسیدم: ـ معذرت میخواهم، ممکن است خودتان را معرفی کنید؟ ـ من دانشجوی رشته حقوق در دانشگاه تورنتوی کانادا هستم، اصالتاً لبنانیام، ولی در کانادا متولد شدهام و دینم «مسیحیت» است. ـ یعنی شما یک «مسیحی» هستید؟ ـ بله، یک مسیحی کاتولیک. با تعجب پرسیدم: ـ پس اینجا چه کار میکنید؟! ـ دعوت شدهام که آقای علیبن موسیالرضا(ع) را ملاقات کنم. ـ چه کسی شما را دعوت کرده است؟ ـ خود ایشان. دیگر حسابی گیج شده بودم، ب......در ادامه مطلب...
داشتم از حرم بیرون میومدم که خدا به برکت امام رضا علیه السلام یه درس بزرگ بهم داد : یه پیرمرد رو زمین نشته بود و با دقت و علاقه حدیثی که روی بنر نوشته شده بود یادداشت می کرد:
هر کس خود را از ما بداند اما خدا را اطاعت نکند از ما نیست. امام رضا علیه السلام
مصباح الهدی
در نگرش و روش عرفانی اهل محبت و ولاء
سخنان ارزشمند عارف واصل مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
شهیدی که امام زمان(عج) را دید
در اینجا متن وصیت نامه شهیدی را خواهید خواند که در وصیت نامه خود اعلام می نماید که موفق به دیدار حضرت صاحب الزمان (عج) شده است .این شهید که در قطعه 24 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) دفن است، روزانه توجه زائران بسیاری را از اقصی نقاط کشور و حتی دنیا به زیارت مزارش جلب می نماید.
قسمتی از وصیت نامه شهید
خدایا تو را شکر میکنم که عشق حضرت مهدی (عج) را در دل من جای دادی و خدایا تو را شکر میکنم که مرا به زیور ایمان آراستی و قبل از هر چیز لازم است از آنان که واسطه کسب معارف الهی من بوده اند از خدا برای این بزرگوران طلب اجر و علو مقام کنم و اینان بودند که قلب مرا روشن ساختند تا توانستم کلام پاک و گوهر بار امام امت،خمینی بزرگ را با تمام وجود دریابم که چه بسا دیگران را در درک کلام او عاجز میدانم خدایا این بزرگوار را برای مردم شیعه نگهدار باش.
بگذارید بعد از مرگم بدانند که همانطور که اساتید بزرگمان میگفتند:نوکر محال است صاحبش را نبیند من نیز صاحبم را، محبوبم را دیدار کردم اما افسوس که تا این لحظه که این وصیت را مینویسم دیدار مجدد او نصیبم نگشت.بدانید که امام زمانمان حی و حاضر است و او پشتیبان همه شیعیان میباشد از یاد او غافل نگردید دیگر در این مورد گریه مجالم نمیدهد بیشتر بنویسم و تا این زمان دیدار او را برای هیچکس نگفته ام مبادا که ریا شود و فقط که دیگر میگویم که از آن دیدار به بعد چون دیگر تا این لحظه او را ندیده ام تمام جگرم سوخته است ، واکنون به جبهه میروم تا پیروزی اسلام را نزدیک سازم و راه را جهت ظهور آن حضرتش بازسازم و امیدوارم که آن حضرت حکومتش را در زمان حیاتم ببینم (و ان حال بینی وبینه الموت) و خدایا اگر مرگ بین من و او حائل شد مرا از قبر خارج ساز هنگامیکه ظهور آن حضرت انجام گرفت در حالیکه کفن بر تن دارم و...(دعا را در ابتدا نوشته ام ).
سيد احمد پلارك فرزند سيدعباس متولد 1344 تهران و اصالتاً تبريزي است. در سال 66 عمليات كربلاي 8 در شلمچه به شهادت رسيد او افتاد و تن به كار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج ياري دهد. او در خيابان ايران ميدان شهدا و در محلهاي مذهبي زندگي ميكرد. مسجد حاج آقا ضيا آبادي (عليبنموسي الرضا (ع)) مأمن هميشگياش بود. اگرچه او را از بچگي ميشناختم، اما از سال 63 رفاقتمان شديدتر شد. وي دائماً به منطقه ميرفت و من از سال 65 به او ملحق شدم و از نزديك همراهيش نمودم. او فرماندهي آرپيجي زنهاي گردان عمار در لشگر 27 محمد رسولالله (ص) بود خالص و بيادعا». احمد مثل خيلي از شهداي ديگه بود. به مادرش احترام ميگذاشت به نماز اول وقت اعتقاد داشت، نماز شبش ترك نميشد هميشه غسل جمعه ميكرد، سورهي واقعه رو ميخوند و.... در كتاب خاطرات شهيد سيد احمد پلارك در قسمت بوي مزار شهيد، آمده است: از مزار اين شهيد (سيداحمد پلارك) كه در بهشت زهراي تهران در قطعه 26 رديف 32 شماره 22 قرار دارد بوي شميم گل ياس و عطر به مشام مي رسد كه شهيد سيداحمد پلارك را شهره كرده است. درباره علت اين موضوع تا به حال صحبت ها و نقل قول هاي فراواني شده است اما مادر شهيد اينگونه مي گويد: بوي مزار سيداحمد هيچ علتي جز لطف و فضل اللهي و رابطه ماورايي او با خدا و اولياالله ندارد و هيچ كس هم چيزي از اين رابطه نمي داند علتش را خدا مي داند و بس.
شهید محمدرضا حقیقی شهیدی که در قبر خندید
بسیجی شهید «محمد رضا حقیقی» بچه اهواز است .متولد 14 آذر 1344. زمانی که امام خمینی به نوکران پهلوی گفت «سربازان من هنوز در گهواره اند» محمد رضا کمتر از دو سال سن داشت. شب 21 بهمن 1364 ، یعنی در هفتمین سالگرد انقلاب اسلامی ، محمد رضا در منطقه عملیاتی «والفجر8»به شهادت رسید و فقط خدا می داند که چند روز بعد ، هنگام قرار گرفتن در قبر خویش ، این گونه لب به خنده باز کرد . جالب است بدانید که برادر او یعنی «محمود رضا حقیقی» (متولد 1346) هم در عملیات کربلای 4 به شهادت رسید ولی فرقش با برادر خود این بود که 14 سال بر سر سفره حضرت فاطمه زهرا (صاوات الله علیها) نشست و بقایای پیکرش پس از تفحص ، در کنار مزار برادرش در گلزار شهدای اهواز به خاک امانت داده شده تا در روزی دیگر ، به یمن ظهور حجت حق (عج) از خاک برآیند و از سازندگان جهانی عاری از ظلم و پلیدی باشند.
شهیدمحمدرضا شفیعی در 14 سالگی به جبهههای نبرد رفته و در عملیاتهای بسیاری شرکت میکند که چندین بار نیز مجروح میشود اما سرانجام در عملیات «کربلای 4» و پس از مجروح شدن، اسیر میشود که 11 روز پس از اسارت به دلیل عفونت شدید در ناحیه شکم به درجه شهادت نائل میشود.
جسد شهید «محمدرضا شفیعی» پس از شهادت آنچنان تازه و معطر میماند که صدام به سربازان خود دستور میدهد که جنازه این شهید را در برابر آفتاب قرار دهند تا پوسیده شود و وقتی این کار نیز به سرانجام نرسید دستور میدهد که بر روی پیکر این شهید اسید بپاشند که با این کار نیز آسیبی به بدن شهید نمیرسد و جسد تازه و معطر این شهید بعد از گذشت 16 سال به وطن میرسد.
مادر شهید می گوید: موقع دفن محمدرضا، حاج حسین كاشی به من گفت شما می دانید چرا بدن او سالم است؟ گفتم چرا؟
گفت:راز سالم ماندن ایشان چهار چیز است:
هیچ وقت نماز شب ایشان ترك نمی شد.
دائماً با وضو بود.
هیچ وقت زیارت عاشورا یش ترك نمی شد.
مداومت بر غسل جمعه داشت.
هر وقت برای امام حسین- علیه السلام- گریه می كرد، اشك هایش را به بدنش می مالید.
مادر شهید درباره ی موفقیت شهید می گوید: به امام زمان- عجّل الله تعالی فرجه الشریف- ارادت خاصّی داشت و هر وقت به قم می آمد، رفتن به جمكران را ترك نمی كرد.
جهت دیدن کلیپ ومباحث بیشتر به ادامه مطلب برو. . .
در روز بيستم ماه مبارك رمضان سال چهلم هجرت كه آثار ارتحال بر آن حضرت ظاهر شد در اثر ضربت شمشير زهر آلود كه اشقى الاولين و الاخرين بر فرق سر مباركش وارد آورده بود، به فرزندش امام حسين (ع ) فرمود: شيعيانى كه بر در خانه اجتماع نموده اند اجازه دهيد بيايند مرا ببينند، وقتى آمدند اطراف بستر را گرفتند و آهسته به حال آن حضرت گريه مى نمودند.
حضرت با كمال ضعف فرمودند: سلونى قبل ان تفقدونى ولكن خففوا مسآئلكم .
(سئوال كنيد از من هر چه مى خواهيد قبل از آن كه مرا نيابيد و لكن سئوال هاى خود را سبك و مختصر كنيد).
اصحاب هر يك سئوالى مى نمودند و جواب هايى مى شنيدند.
از جمله سئول كنندگان صعصعة بن صوحان بود كه از رجال بزرگ شيعه و از خطباى معروف كوفه و از راويان عظيم الشاءن است كه علاوه بر علماى شيعه بزرگ از علماء اهل سنت حتى صاحبان صحاح روايت هاى او را از على (ع ) و ابن عباس نقل نموده اند.
صعصعه كه مورد توثيق همه است و مردى عالم و فاضل كه از اصحاب على (ع ) بوده به حضرت عرض كرد: (اخبرنى انت افضل ام آدم ؟)
مرا خبر دهيد شما افضل هستيد يا آدم ابوالبشر(ع )؟
حضرت فرمودند:
بقیه در ادامه مطلب:
شهـــــــدا
قابل توجه:
تدریس خصوصی عربی،نکته های کنکوری
تدریس خصوصی فلسفه و منطق ونکات کنکوری
دین و زندگی (پیام آیات)
مشاوره برای قبولی در بهترین رشته
تماس:09399889110 علی سلیمانی
شما ها جوانید شما با ما فرق دارید این را به
شما بگویم شماها از این جهت خیلی از ما جلوتر هستید.دل های شما پاک نورانی بی تعلق
بی آلایش مثل یک آیینه روشن بلافاصله نور را منعکس می کند آلوده نشده اید این را
قدر بدانید با خدای متعال رابطه برقرار کنید با نماز با نافله با تلاوت قران با دعا با صحیفه سجادیه این صحیفه پر از معارف
دینی است .با این کار بنیه دینی و انقلابی خودتان را محکم می کنید.
....دل های شما پاک است.ناآلوده است به عمق این
حرف هم حالا نمی رسید که این نا آلودگی معنایش چیست؟!
به حدود سنی ما که رسیدید آن وقت می بینید که
چقدر این زلالی دل در دوره جوانی قیمت و ارزش دارد که دیگر قابل برگشت هم نیست.
این دل پاک و زلال را هر چه می توانید با منبع عظمت با منبع زیبایی یعنی ذات مقدس باری تعالی پیوند دهید.نماز را بوقت و با حضور قلب بخوانید......
توبه رجوع و بازگشت واقعی بنده به سوی خداوند است، و البته ممکن نیست که بنده ای واقعا و حقیقتا راه کج را که می رفته رها کند و به سوی راه راست و مستقیم باز گردد و از عمق باطن و روح خود به سوی خداوند بیاید نه فقط به دلیل اجبار و اضطرار - و خداوند او را در جوار رحمت خود نپذیرد. آن چیزی که رکن و اساس توبه را تشکیل می دهد، ندامت و پشیمانی از کار بد و تصمیم به ترک گناه است، چیزی که هست، ندامت و پشیمانی از گناه و تصمیم به ترک گناه دو نوع است: یک نوع پشیمانیها و تصمیمهای کاذب است که هر آدم خطا کاری هنگامی که با کیفر و چوب قانون مواجه می گردد پشیمان می شود و آرزو می کند که ای کاش آن عمل زشت را نکرده بود تا حالا این کیفر را نمی چشید. هر کسی که کیفر را جلو چشم خود ببیند در آن حال که کیفر را می بیند نمی تواند تصمیم به گناه بگیرد. خود همان شخص گناهکار در حین ارتکاب گناه....
بقیه در ادامه مطلب..
نام کتاب:
اسرار نماز
تالیف : علامه ملا محسن فیض کاشانى
توجه:
- بعد از دانلود کتاب را از حالت زیپ خارج کرده و مطالعه بفرمایید.
- فرمت کتاب html می باشد.
- قابلیت کپی برداری از تمامی روایات و متون کتاب
- در ادامه مطلب می توانید از فهرست مطالب این کتاب دیدن فرمایید.
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
نماز از ارکان عبادات حق است ، بنابراین اول باید بدانیم چرا خداوند را عبادت می کنبم تا آنگاه فلسفه نماز نیز روشن گردد. یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصیل ترین ابعاد وجود آدمی ، حس نیایش و پرستش است ، هر زمان و مکانی که بشر وجود داشته است ، نیایش و پرستش نیز وجود داشته است . پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار نکردند ، بلکه نوع پرستش را یعنی نوع آداب و اعمالی که باید پرستش به آن شکل صورت گیرد به بشر آموختند . احساس نیایش ، احساس و نیاز غریزی است به کمالی برتر که در او نقصی نیست و جمالی که در آن زشتی وجود ندارد ، انسان در حال پرستش از وجود محدود خویش می خواهد پرواز کند و به حقیقتی پیوند یابد که در آنجا نقص و کاستی و فنا و محدویت وجود ندارد و به قول –اینشتاین – دانشمند بزرگ عصر ما : در این حال فرد به کوچکی آمال و اهداف بشری پی می برد و عظمت و جلالی را که در ماورای امور و پدیده ها در طبیعت و افکار تظاهر می نماید حس می کند . لذاپرستش جزء غرائز ذاتی و فطری بشر است ، یعنی بشر فطرتا گرایش دارد
بسم الله الرحمن الرحیم
در میان خصلتهای نکوهیده که سلامت جان و راحت زندگی را با خطر و مانع مواجه می سازند، تکبر از پرآفت ترین آنهاست. خود برتربینی و سرکشی برخاسته از آن، چه بسیار حقیقتها را ناشناخته، و چه راههای فضیلت را ناپیموده می گذارد، و چه کینه ها و خصومتهای نابحق و چه زشتیها و ناهنجاریها که پدیدمی آورد. آری تکبر، حجاب حقیقت، و خار راه فضیلت، و دشمن صفا و صداقت، وانگیزه ی دشمنی و شرارت است. آحاد و جامعه های بشری از آغاز عمر خودتاکنون، ضایعات بیشماری را از کبر و خودپسندی اقوام و افراد، سرکشی ها وتعصبات ناشی از آن، تحمل کرده اند و می کنند.
عبادات اسلامی و بیش از همه نماز، برای زدودن این آفت از جان آدمیان، ازجمله درمانهای مؤثر و کارآمد می باشند.
نماز، آنگاه که با حال و حضور و آداب، گزارده شود روح آدمی را به نیازمندی ذاتی وی آشنا می سازد، و ریشه ی کبر و تفاخر و جبروت موهوم را دردرون او می سوزاند. خشوع در برابر پروردگار، نور بصیرت را بر دل اومی تاباند و سایه ی وهم آلود خود بزرگ بینی را از آن می زداید:
فرض الله الایمان تطهیرا من الشرک و الصلاة تنزیها من الکبر.
چه نیکوست به سخن پیشوای پرهیزکاران و امیر مؤمنان علیه السلام گوش فرادهیم و ستایش نماز را در سالی که مزین به نام والای اوست، از بیان ستوده ی او بشنویم. در نهج البلاغه چنین آمده است: و عن ذلک ما حرس الله عباده المؤمنین بالصلوات و الزکوات و مجاهدة الصیام فی الایام المفروضات،تسکینا لاطرافهم و تخشیعا لابصارهم و تذلیلا لنفوسهم و تخفیضا لقلوبهم واذهابا للخیلاء عنهم.. یعنی: خداوند بندگان مؤمن را با نمازها و زکاتها وروزه های دشوار از کبر و خودبینی محافظت و حراست می کند، به پیکر آنان آرامش می بخشد،
شادي روح شهداء صلوات!!!
علامه طباطبایی می فرمودند: « چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی(ره) شرفیاب می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان! »
با سلام خدمت تمامی شما عزیزان
ویدئویی بسیار آموزنده و دیدنی از شب زنده داری و اعمال نماز شب جمعی از دانش آموزان شهرستان آباده استان فارس را تقدیم شما عزیزان میکنیم ، امیدواریم از این ویدئو کمال رضایت و خشنودی را داشته باشید.